پیش فاکتور دریافت فایل
تحقیق RUP پرکاربردترین فرآیند تولید و توسعه نرم افزاری
10403
10,000 تومان
.zip
103 کیلوبایت
توضیحات:
چكيده
چه چيز ميتواند يك پروسه توليد نرمافزار را توصيف كند؟ آيا منظور از پروسه، آمادهسازي نرمافزار صرفاً براي ارائه در بازار است؟ مسلماً در هر كاري وجود يك سامانه و فرايند كاري ضروري است؛ ولي چه چيزي ميتواند موجب ايجاد سرعت و كيفيت در فرايند توليد يك نرمافزارشود؟ لزوماً طراحي و پيادهسازي يك فرايند يكپارچه و منطقي ميتواند چنين نتيجهاي در بر داشته باشد.
فرایند انجام یک پروژه تعریف میکند که چه کسی، چه کاری را در چه هنگام و چگونه برای رسیدن به هدف (انجام پروژه) انجام میدهد.
در مهندسی نرمافزار، هدف ساختن یک محصول نرمافزاری و یا بهبود یک نمونهی موجود است. هدف از تعیین فرایند، تضمین کیفیت نرمافزار، برآورده شدن نیازهای کاربر و قابل تخمین بودن زمان و هزینهی تولید میباشد. علاوه بر این، تعیین فرایند، روندی جهت تحویل مصنوعات دوران تولید نرمافزار به کارفرما و ناظر پروژه ارائه میدهد تا از این طریق اطمینان حاصل کنند که پروژه روند منطقی خود را طی میکند و نظارت درست بر انجام پروژه ممکن است و از سوی دیگر، معیاری برای ارزیابی پروژه انجام شده میباشد. تا كنون متدولوژیهای مختلفی برای فرآیند تولید نرمافزار ارائه شدهاند كه یكی از مشهورترین آنها RUP است.
بدين منظور امروزه از متدولوژی RUP استفاده می کنند. RUP مخفف عبارت( Rational Unified Process) چارچوبي كلي است براي تشريح فرآيند ساخت نرمافزار. پس از آنكه تيم سه نفرهي شركت Rational ساخت UML را (به عنوان يك شيوهي نمايش notation/يكتا براي تشريح مدل شيء) به آخر رساند، تلاش خود را متوجه فرآيند توليد نرمافزار نمود.
اساس RUP بر تكرار (iteration) است و اساس تكرار اين است كه هر تكرار به يك محصول قابل اجرا ختم شود. هر تكرار شامل هر هفت مرحله چرخهي حيات در مدل سنتي آبشاري است، يعني: مدلسازي تجاري، تخمين نيازها، تحليل و طراحي، پياده سازي، تست، نگهداري و توسعه.
به حداقل رساندن حجم پروسه توليد يك نرمافزار همزمان با حفظ كيفيت و صرفهجويي در زمان از مهمترين ويژگيهاي اين روش ميباشند. معمولاً براي يك شركت توليد نرمافزار، سرعت عمل به موقع براي پاسخگويي به تقاضا و شرايط اجتماعي اهميت دارد، اما گاهي اين شتابزدگي سبب فدا شدن كيفيت ميگردد.
RUP با ارائه يك چارچوب منطقي علاوه بر تعيين زمانبندي مناسب، كيفيت مورد نظر توليد كننده و استفاده كننده نرمافزار را تأمين مينمايد. در اين تحقیق ضمن مروري بر RUP به عنوان روش يكپارچه توليد نرمافزار، قابليتهاي آن در افزايش سرعت توليد نرمافزار و حفظ كيفيت آن برشمرده ميشوند.
مقدمه
يك پروسه چابك، پروسهاي است كه هميشه آماده در آغوش كشيدن درخواستهاي جامعه بوده و اين درجه از سازگاري را دارا باشد.
بنابراين منظور از سرعت عمل، فقط كاستن از حجم پروسه توليد نرمافزار يا سرعت ارائه آن به بازار نيست؛ بلكه منظور، انعطافپذيري و حفظ کيفيت است. مطلبي كه در اين مقاله قصد توضيح آن را داريم اين است كه RUP ساختاري پروسهاي (چيو 2000) است كه امكان انعطافپذيري را براي توليدكنندگان نرمافزار فراهم ميآورد.
RUP متدولوژی ارائه شده توسط شرکت Rational، پرکاربردترین فرآیند تولید و توسعه نرم افزاری در دنیای کنونی است و به عنوان یک استاندارد صنعتی بالفعل در دنیای IT پذیرفته شده است. به گزارش رویتر در سال 2001 میلادی بیش از ششصد هزار شرکت تولید کننده نرم افزار، از ابزارهای شرکت Rational استفاده می کردهاند که این تعداد کماکان هم در حال افزایش است. این متدولوژی، برای انواع پروژههای نرمافزاری در دامنههای مختلف ( مانند سیستمهای اطلاعاتی، سیستمهای صنعتی، سیستمهای بلادرنگ، سیستمهای تعبیه شده، ارتباطات راه دور، سیستمهای نظامی و ...) و در اندازههای متفاوت، از پروژههای بسیار کوچک (یک نفر در یک هفته) تا پروژههای بسیار بزرگ (چند صد نفر تولید کننده با پراکندگی جغرافیایی)، کاربرد دارد.
مزیت بزرگ این متدولوژی، استفاده از روش تکرار در تولید و مدیریت تولید نرمافزار است که این امر، امکان تولید مبتنی بر کاهش ریسک و مواجه با مشکلات اصلی در ابتدای کار و در نتیجه احتمال موفقیت بیشتر را فراهم میکند. از محاسن دیگر این متدولوژی مبنا قرار دادن نرمافزار و تولید یک معماری پایدار در ابتدای کار است، که در نتیجه امکان کشف مشکلات عمده ساختاری، تست و مجتمع سازی ممتد را از ابتدای کار فراهم میکند.
RUP چيست؟
با پيشرفت تكنولوژيهاي مرتبط با كامپيوتر، نياز هر چه بيشتر به گسترش علم نرمافزاري نيز احساس ميشد كه با پيدايش متدولوژيهاي همانند SSADM و روش آبشاري (چيو 2000) آغاز شد. در ابتدا، اين روشها مناسب بود و جوابگوي نيازهاي آن زمان بودند ولي با افزايش دادهها و پيدايش مفاهيمي همچون شبكه، وب و غيره ديگر كارآيي لازم را جهت پيادهسازي و هدايت پروژههاي نرمافزاري نداشتند. پس مفاهيم برنامهنويسي شيءگرا پا به عرصه وجود گذاشتند و در سال 1991 بطور جدي مورد مطالعه و بحث قرار گرفتند.
استفاده از اين روشها و متدهاي برنامهنويسي، قدرت و انعطاف بسياري را به برنامهها داد و شركتهاي نرمافزاري توانستند با كاهش هزينهها و بهينهسازي كدهاي خود، نرمافزارهاي قويتري را به بازار عرضه كنند ولي اين روش جديد نيز نياز به مديريت و يكپارچگي داشت. پس روشها و متدولوژيهاي جديدي مطرح شد كه شامل Booch، OMT، OSE و ... ميباشند. در سال 2000 شركت Rational روشي را تحت عنوان RUP مطرح ساخت (گروه كاسميك 2003ب) كه بعد از روش MSF شركت مايكروسافت به دنياي نرمافزار عرضه شد و امروزه از طرفداران بسياري برخوردار است.
1403/9/3 - مارکت فایل