پیش فاکتور دریافت فایل
تحقیق پرورش اعتماد به نفس در كودكان
7475
4,000 تومان
.zip
32 کیلوبایت
توضیحات:
تحقیق پرورش اعتماد به نفس در كودكان

فرمت فایل : ورد- word
قابل ویرایش
تعداد صفحات : 32 صفحه

فهرست مطالب:
غرض از اعتماد به نفس
ضرورت وجود اعتماد به نفس
زيان عدم اعتماد به نفس
برخي از نشانه هاي كودك بي اعتماد
حالات فرد فاقد اعتماد به نفس
علل عدم اعتماد به نفس
عواملي كه بي اعتمادي را تشديد مي كنند
لزوم ايجاد اعتماد به نفس
سنين آمادگي
طريق پرورش اعتماد به نفس
عوامل مؤثر در ايجاد اعتماد به نفس
خودداري هاي لازم
كنترل ها
همراهي ها
نشانه های اعتماد به نفس در كودكان
تقويت عزت نفس كودكان
چگونگي ايجاد اعتماد به نفس در کودکان

بخشی از متن :

از مهمترين حالات عاطفي كه نقش فوق العاده اي در رشد شخصيت كودكان دارد و وجودش ضروري حيات و دوام و بقاي آنان است مسأله اعتماد به نفس مي باشد. روانشناسان و علماي اخلاق آن را اساس تأمين سعادت و آسايش و آرامش انسان ها ذكر كرده اند و مربيان بزرگ و بالاتر از همه ي آنها ، انبياي الهي در طريق تأمين و تداوم آن ، راه هايي را ارائه داده و انسانها را به كسب آن توصيه فرموده اند.
غرض از اعتماد به نفس
غرض ما از اعتماد به نفس ، وجود قدرت و اتكايي مستقل در نفس است كه در سايه آن ، آدمي بدون چشم داشت كمك و مدد ديگران كاري را آغاز كرده و مي كوشد آن را به فرجام برساند.
ذكر اين نكته ضروري است كه داشتن اعتماد به نفس ، با ادعاي استقلال كردن و بريدن از اتكاي به خداي بزرگ فرق دارد. غرض اين نيست كه آدمي از خدا ببرد بلكه مقصود اين است كه انسان در رابطه با وظيفه اي كه خدا برايش معين كرده است با قوت قلب و با بهره گيري از لياقت و مهارت و استعدادش به پيش رود و به گدايي و در يوزگي ديگران نيفتد و از آنها نخواهد كه كار او را انجام دهند ؛ يا در رابطه با مشكل ، راه عجز و لابه در پيش نگيرد و به اين و آن متوسل نشود ؛ تنها به قدرت و عملكرد خود ، آن هم تحت ضوابط و فرامين الهي تكيه كند.
ما به خدا اعتقاد و اتكاء داريم ، مي دانيم در گرفتاري ها و مشكلات و در انجام وظيفه ، او ياريگر ماست. ولي انتظار نداريم كه خداوند به جاي ما آشپزي و معماري كند ، و يا براي ما كارخانه و كشاورزي راه بيندازد. در انجام دادن اين وظايف بايد قائم به نفس بود و به توان و اراده خود كار كرد و به پيش رفت.
بر اين اساس مي خواهيم با پرورش اعتماد به نفس ، در افراد قدرت و تواني پديد آوريم كه شخصاً به كار خويش قيام كنند بدون اين كه خود را از خدا بي نياز بدانند. سعي بر اين است كه فرد حسابش را از مردم جدا كند و به همت خود متكي باشد و از قدرت و اراده خود استفاده كند نه از توان ديگران.
ضرورت وجود اعتماد به نفس
با اين توجيه ، وجود اعتماد به نفس در افراد ، به ويژه پايه گذاري آن از همان دوران كودكي ضروري است و اين ضرورت هم در رابطه با گذران امور مربوط به حيات روزمره است و هم در رابطه با سلامت رواني و رشد و امكان كسب كمال.
فرزندان ما نيازمند اعتماد به نفس اند تا در سايه آن بتوانند راه خوشبختي خود را هموار كنند. به هر ميزان كه كودكان ما بيشتر رشد كنند و بيشتر با مسائل و دشواري هاي زندگي مواجه گردند نياز آنها به اعتماد به نفس بيشتر خواهد شد . پس مقدمات اين امر بايد از هم اكنون فراهم گردد.
در ايجاد اعتماد به نفس علاوه بر تقويت جنبه هاي ايماني ، ضروري است حركات و رفتار و عملكردهاي كودك را تحت رهبري والدين و مربياني مطمئن قرار دهيم تا در ضمن هدايت بتوانند خصايص اخلاقي مطلوب را در وي به وجود آورند و او را به سوي مقصد مورد نظر جهت دهند.
زيان عدم اعتماد به نفس
ارزش پرورش كودكان و ايجاد زمينه اعتماد به نفس را در آنان هنگامي مي توان دريافت كه بدانيم عدم آن موجب پيدايش چه عوارض و دشواري هايي است. بهتراست در اين زمينه به دو نمونه توجه كنيم:
1- جنبه فردي
به نظر ما اگر طفل فاقد اعتماد به نفس باشد ، در حال و آينده زندگي ناخوشايندي خواهد داشت. در كارها نيازمند است كه به ديگران اتكا كند و براي جلب نظر ديگران ناگزير است به نحوه ي خود را مورد پسند آنها قرار دهد كه اين خود منشأ بسياري از لغزش هاست.
شخصيت موجود چنين افرادي به مراتب پائين تر از شخصيت واقعي آنهاست و براي همين آنها دچار احساس حقارت و تحت تأثير عوامل مأيوس كننده هستند. امري كه تدريجاً سبب خواهد شد كه آنان امكانات طبيعي حيات را از دست بدهند و در معرض ابتلاي بيماريهاي عصبي و رواني قرار گيرند. چنين افرادي در سنين نوجواني آرزوي مرگ دارند و مي خواهند بميرند و درد و رنج حقارت را تحمل نكنند.
2- جنبه اجتماعي
كودكان و حتي همه ي آنهايي كه اعتماد به نفس ندارند از معاشرت با ديگران پرهيز مي كنند و گمان دارند در اين زمينه دچار ضرر و زيان خواهند شد. وقتي هم معاشرتي دست دهد جرأت و اعتمادي ندارند تا استقلال رأي و نظر خود را حفظ كنند ، روحيه متزلزل شان آنها را وادار به تبعيت و تسليم در برابر ديگران خواهد كرد ، امري كه معلوم نيست هميشه به سود آنان باشد.
اين افراد دوست ندارند در ميان جمع حاضر شوند از آن جهت كه مبادا نقاط ضعف شان علني گردد و بي اهميتي شان برملا و آشكار گردد. به ديگران بي اعتمادند و به صداقت و صفاي هيچكس اعتماد ندارند. از مورد سؤال قرار گرفتن مي گريزند ، مزاحم والدينند ، در همه كارها به آنان مراجعه مي كنند ، استقلال رأي و رفتار ندارند ، مي خواهند ديگران شروع كنند و آنها دنباله رو باشند ، جرأتشان مرده و پيشروي شان ملاحظه كارانه و كند است.
برخي از نشانه هاي كودك بي اعتماد:
- از خود و شخصيت واقعي خود گريزانند و دوست دارند از خود شخصيتي دروغين بسازند و معرفي كنند.
- خودستایي دارند و گزافه گو هستند و خود را بالاتر از آنچه كه هستند معرفي مي كنند.
- سعي دارند نقاط ضعف خود را بپوشانند.
- خجالتي و كمرو هستند و از اين بابت انزوا طلبند و دوست دارند شريك درد پيدا كنند.
- به پنهان كاري راغبند، تا عيوب عملكردشان آشكار نشود حتي در حضور پدر و مادر كه محرم رازند.

1403/9/29 - مارکت فایل